معنی old hand به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

oʊldˈhænd əʊldhænd

معنی

noun phrase

آدم با سابقه و مجرب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد old hand

noun experienced person

Synonyms: expert, longtimer, old guard, old school, old soldier, old stager, old-timer, old-timer, person experienced in something, pro, vet, veteran, warhorse

Antonyms: amateur, greenhorn, rookie

ارجاع به لغت old hand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «old hand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/old hand

لغات نزدیک old hand

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel